بخون و گیر نده، اسم نداره
خب، این بازی یا بهتر بگم این پرونده یا نع این فرمان از اینجا شروع شد، ما هم که ترسو، گفتن بنویس ما هم نوشتیم. حالا اگه هنوز جا نیفتاده این هفته چه خبره، اینجا رو بخونین اوکی میشه براتون.
تو این مدت که تو نت آمد و رفت دارم، یه مطلب همیشه به چشمم اومده. هر از گاهی از گوشه و کنار می شنویم که مثلا فلان وبلاگ تعطیل، بعد از پرس و جو مشخص میشه که مزاحم داشته. همین چند وقت پیش بود که وبلاگ یکی از خانم ها که اتفاقا من سر می زدم تعطیل شد،( یحتمل از خوش قدمی من بوده) پس از پرس و جو، گفتن که بر اثر مزاحمت یه بنده خدا بسته شده. یا چند وقت پیش یه وبلاگ تعطیل کرد به خاطر تهدید یکی که ..... نُچ.... نوگویم... توضیح بدم ممکنه بد آموزی داشته باشه. یا یه مورد که خیلی سر و صدا کرد، همین حدود دو هفته قبل یک بنده خدایی اومد با نام یکی دیگه که وبلاگ داشت و خودش موجود بود وبلاگ زد و اعلام مواضع جدید کرد و خب یه ده روزی کشمکش بود بر سر احراز هویت، کم مونده بود به آزمایش (دی ان آ ) البته از نوع نتی، برسه، تا بالاخره وبلاگ جدیده از پشت جناب خره ی آقا شیطون ( روم به دیفال، البته دور از جون اخوان المعظم) پیاده شد و.....
خلاصه کنم، من همیشه به ذهنم میرسید که چرا باید اینطور باشه و از دست کسی هم کاری بر نیاد، به فکرم رسید، اگه مرجعی وجود داشته باشه برا شکایات اینچنینی و از ابتدای تاسیس یه وبلاگ تموم مشخصات باز کننده اون وبلاگ تو بانکی به امانت بمونه با آی پی مشخص که ماهیت اون صاحب وبلاگ رو مشخص کنه تا در صورت بروز مشکلات اینچنینی شاکی بتونه به اون قسمت مراجعه و مشکلش رو مطرح کنه. یه چیزی مثل مرجع قضائی نتی، شاید دیگه کمتر با مسائل اینچنینی مواجه بشیم. البته مشکلات این مطلب رو میدونم اما خب این همیشه تو ذهنم بوده و دلم میخواسته که اگه کسی دستش میرسه و میتونه، قدمی برا رسیدن به این طرح برداره.
خب البته منم حاضرم فداکاری کنم و وزیر دادستانی نتی هم بشم.
همین.
بی خود نوشت:
اصلا هم با کامنتاتون حال نمی کنم. نذاشتینم، نذاشتین.( به این می گن: سوپاپ اطمینان).
کلمات کلیدی :